معیار بودن ایمان صحابه
تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : عبدالنصیر همدرد

خداوند می فرماید: (وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ([1]  و هنگامى كه به آنان گفته شود: همانند (صحابه) ايمان بياوريد) در این آیات دعوت منافقین است سوی ایمان به صحابه که در آن خداع، نفاق، فساد نباشد، پس معلوم شد که ایمان صحابه معیار است برای ایمان که مقبول عند الله است[2]. و در عنقود الجمان[3] است زیل این ایه مبارکه: (اللام فی الناس عهدی والمراد منه الکاملون فی العقل و العلم و العمل و هم الصحابة) (لام در الناس عهدی است، و مراد کسانی­ اند که در عقل و علم وعمل به کمال رسیده باشد) که آنان صحابه هستند.

باز می­گوید: ولا یخفی علیک ان الحکم علی الشیئ المقید یکون متوجها الی القید فلیس هاهنا مطالبة مطلق الایمان بل ها هنا مطالبة الایمان المقید الذی هو مثل ایمان الصحابة. (مطلق ایمان مراد نیست بلکه ایمان مثل ایمان صحابه مراد است. زیرا در حکم به شیئ مقید حکم به همان قید متوجه می­باشند). و در زاد المسیراست: و في المراد بالناس هاهنا ثلاثة أقوال: أحدها: جميع الصحابة، قاله ابن عبَّاس. والثاني: عبد الله بن سلام، ومن أسلم معه من اليهود، قاله مقاتل. والثالث: معاذ بن جبل، وسعد بن معاذ، وأسيد بن حضير. [4]  

در (الناس) سه دیدگاه وجود دارد. الف) مراد تمام صحابه Mاست. ب) ابن سلام و کسانی­که همراهش ایمان آورده اند از یهود. ج) معاذ، سعد، اسید M مراد است. و درالتبیان است: لام عهدی است ومراد كسانى اند كه در آنها انسانيت كه ملاك درك حق و تميز آن از باطل است وجود داشته باشد.[5]وشیخ طبرسی هم میگوید: مراد از الناس صحابه هستند.[6]

و در بیضاوی است اللام فی الناس للعهد و المراد به الرسول 4 و من معه أو من آمن من أهل جلدتهم كإبن سلام واصحابه. (لام در(الناس) عهدی است، و مراد رسول خدا و کسانی­که به او ایمان اورده باشند از نسبی­اش یا غیر از نسبی­اش)[7]. لذا در باره صحابه دشنام وغیره کار قشنگ و مناسب نیست چون در مسند فردوس روایت است (من سب الصحابة یُضربُ) (کسیکه به صحابه دشنام گفت زده میشود)[8]. و امام مالک رحمه الله می­گویند: من شتم النبی4 قتل و من شتم اصحابه ادب. (کسیکه به رسول الله4 دشنام زد کشته میشود، وکسی­که به صحابه دشنام گفت به ایشان ادب داده می­شود.[9]



[1] . بقره/13.

[2]  . رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج1، ص339 Tابو زکریا، عبد السلام، غیث السحابة، ص14.

[3]  . ابي اسامة، محمد عبد الغياث، عنقودالجمان، طبع2010، نشرمكتبه الشيخ عبد الغياث.ج1 ص50 .

[4] . ابن الجوزي، جمال الدین عبدالرحمن بن علی بن محمد، زاد المسير، ج1، ص21.

[5] . طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص76.

[6] . طبرسی، ابی علی الفضل بن الحسن، مجمع البیان، ج1، ص102.

[7] . بيضاوي، ابو الخیر عبد الله بن عمر، انوار اتنزیل واسرار الأویل، ص174.

[8] . ابی العیاض بن موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، وحیدی کتب خانه، فصل دهم: الحکم فی سب ال البیت والازواج والصحابه ،ج2، ص252.

[9] . همان؛ از امام مالک نقل میکند که می فرمایند: من شتم احدا من اصحاب  النبی 4ابابکر او عمر او عثمان او معاویة او عمر بن العاص فان قال کانوا علی ضلال و کفر قتل و ان شتمهم بغیر هذا من مشاتمة الناس نکل نکالا شدیدا. و از سحنون نقل میکند: که می فرماید: من کفر احدا من اصحاب النبی 4 علیا او عثمان او غیرهما یوجع ضربا... ص252.



ای محقیق شما که ازنیروخاصی برای ادامه دادن برهرمطلب دلخواه تان هستید.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







گالری تصاویر